loading...
منــــ و یـــــه دنــــیا یــــ دیگهــــــــ
عشق مادر
 
مادری بود با یک پسر 18ساله مادر یک چشم نداشت وپسرش رو خیلی دوست میداشت و همیشه اونو تا دم در مدرسه
 
میبرد پسر جلوی دوستاش همیشه از چهره ی مادرش خجالت میكشید ...یه روز مادر به مدرسه پسر رفت و پسر از
 
دستش ناراحت شد اون شب پسره به مادرش گفت با این قیافه ترسناكت چرا اومدی مدرسه؟ مادر گفت غذاتو نبرده
 
بودی،نمیخواستم گرسنه بمونی پسر گفت ای كاش بمیری تا اینقد باعث خجالت و شرمندگی من نشی زنیكه ی یک چشم
 
زشت
 
چندسال بعد پسر در یه كشور دیگه دانشگاه قبول شد و همون جا ازدواج كرد و دوتا بچه آورد خبر به گوش مادر رسید
 
مادر رفت اونجا تا پسر نوه ها و عروسشو ببینهاما نوه هاش از دیدنش ترسیدن و پسرش بهش گفت پیرزن زشت چرا
 
اومدی اینجا و بچه هامو ترسوندی؟ گمشو از خونه من برو بیرون و مادر بدون گفتن حرفی رفت چند سال بعد پسره
 
بخاطر كاریبه كشورش برگشت و از روی كنجكاوی سری به خونشون زد همسایه ها گفتن مادرت مرده و فقط 1
 
یادداشت واست گذاشته پسره از مرگ مادرش ذره ای ناراحت نشد متن یادداشت این بود: پسره عزیزم وقتی 6سالت بود
 
تو 1تصادف 1چشمتو از دست دادی،اون موقع من 26سالم بود ودر اوج زیبایی بودم به عنوان 1مادر نمیتونستم ببینم پسرم
 
1
چشمشو از دست داده واسه همین 1چشممو به پاره ی تنم دادم تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی پسرم مواظب چشم
 
مادرت باش اشك در چشمهای پسر جمع شد. سلامتی تمام مادرا لایك كنید ببینم چن نفر عشق مادر توی وجودشونه.هرکی مادرش رو دوست داره کپی کنه

گاهی نباید قلبت به وسعت دریا باشه

 

 

گاهی نباید هرکس وهرچیزی روتو قلبت جابدی

 

 

گاهی باید چشاتو بازکنی واطرافتو خوب نگاه کنی

 

 

گاهی نباید فقط روبروت رونگاه کنی باید زیرپات رویه نگاه بندازی

 

 

چون بیشترآدمایی که توقلبت جاشون دادی دلشون واست نمیسوزه

 

 

هیچ وقت نباید دیگران رومث چشات ببینی

 

 

چون ممکنه سقوط کنی ته چاه ودیگه هیچ وقت نتونی چشاتو وازکنی!!!

.......

زندگی رونباید سخت بگیریم زندگی کردن کارسختی نیس ولی

 

اگه بخوایم راحت وآزادزندگی کنیم وپی هوسمون بریم این زندگی کردن نیس این پوچیه

 

وزندگی مادی که خیلی زودسرمیادواون موقع تازه سختی های راه رومیبینیم

 

ولی باورکنیم اگه اینجایکم سختی بکشیم می تونیم یه عمرراحت زندگی کنیم تنهاکاری که لازمه

 

اینکه فکرکنیم اون کیه که توسختی ازش کمک میخوایم واون کیه که وقتی به دوروبرمون نگاه

 

کنیم حسش می کنیم اون وقته که می بینیم عبادت خداودین داربودن اصلا سخت نیس ماسخت

 

میبینیمش وهمین باعث میشه فک کنیم زندگی راحت اونه که هرکارمیخوایم بکنیم وپی هوسمون بریم

 

فکرکنیم  یکم فکرکنیم!!!

امروز یه روز خیلی عادی بود صبح ساعت 9/5 بیدارشدم رفتم دست وصورتمو شستم

 

مثل همیشه رفتم نگاه کردم دیدم مامان بابام خوابن. رفتم دریخچال روبازکردم اما ...

 

باصحنه وحشتناکی روبروشدم بله یخچال خالی بود.ینی بجز شیروماست وکره وسبزی

 

وپنیروموز وپرتقال وسیب وغذای دیشب وخرما هیچی تویخچال نبود.حالا باامیدی که ناامید

 

شده بوددریخچال روبستمو رفتم نشستم رومبل تلویزون روروشن کردم اما ازبد شانسی

 

تلویزون روشن نشد ینی برق نبود خلاصه بعد ازنیم ساعت یه تصمیم خیلی مهم گرفتم

 

رفتم توتخت خوابمو دوباره خوابیدم این بهترین راه واسه پردیدن یخچال وروشن شدن تلویزون بود.

 

که البته ....

گاهی خدایادمون میره

 

گاهی آدمای اطرافمون روفراموش میکنیم

 

گاهی فقط وفقط به خودمون فک می کنیم

 

گاهی قدرچیزایی روکه داریم نمیدونیم

 

همین وقتاست که احساس میکنیم خیلی بدبختیم

 

امااگه یه لحظه فک کنیم ماخداروداریم که دلسوزترازخودمون برای خودمونه!

 

یامادرپدری که خیلیا آرزوی داشتنشودارن 

 

یاسلامتی که خدابه خیلی هانداده

 

اگه قدراینهارویه ذره بدونیم

 

اونموقع می فهمیم خوشبخت ترین آدم های روی زمینیم!

 

                                "فکرکنیم"

حس می کنم که مثل مترسک درون من

 

ازکاه ویونجه پرشده ... ازباد پرشده

 

تنهاصداست توی تنم .... توی کله ام

 

ششهایم ازتنفس فریاد پرشده

 

درآسمان مزرعه بازی گرفته اند

 

من رادوباره طیف سیاه کلاغ ها

 

ازتعنه ها لباس تنم تکه پاره است

 

دل خونم ازترحم نسل الاغ ها

 

چشم وچراغ مزرعه ی عشق مرده است

 

حرفی نمانده جزغم واندوه درزمین

 

ماننداولین شب قبراست لعنتی

 

تاریک وسردونم زده ووحشت آفرین

 

تنهادلم به چشم توخوش بوداین میان

 

امامرابه حال خودم واگذاشتی

 

من راکه بادخالی ازاحساس کرده بود

 

درقیل وقال حادثه جاگذاشتی

 

حالا تورفته ای ... منم واین کلاغ ها

 

تنهایی ازتو با دل من آشنا تراست

 

اما بدان ... بدانکه همین چهارتکه چوب

 

پایش بیفتد از همه دنیا رها تراست...

 

                                                         " علیرضاخجو "

زندگـــــــــــــــی همینـــــــــــــ لحظـــــه هاستــــــــــــــــــ

 

همینــــــــــــ بچگیـــــ کردنــــــا ، همیــــــــــن اشتبـــاها

 

همینـــــــــــــــ شادی ها،همینـــــــــــــــــ ناراحتیـــــــــــ ها

 

همینــــ باهم بودنا ، همینـــــ فاصلــــه ها که آدمارو واسه همیشــه ازهمــ جدامیکنـــــه

 

اینـــــــــــــاینیـــــ زندگیـــــــــــ

 

کاش قدرهمین لحظه هاروبدونیم ، انقدرحسرت گذشته وساختن آینده رونکنیم

 

یکم به فکراین لحظه ها باشیم که بعدا

 

پشیمون نشیم چون اون موقع دیگه فایده ای نداره و........................

...

من و خاطرات دوران بچگی!!

 

تودنیای بچگی آدم خوشبخته

 

آدم دوروغ بلدنیس

 

خیانت سرش نمیشه

 

اشتباهاتش اشتباه نیستن بچگی ان

 

چیزی ازسختی زندگی نمیدونه

 

درحدی نیس که واسه کاراش دیگران بهش بی اعتمادبشن

 

بچه همیشه میخنده

 

یه لحظه قهره یه لحظه آشتی

 

2دقیقه گریه 2روزخنده

 

خواب راحت بیداری بدون وحشت

 

تودنیای بچه زندگی یه بازیه

 

یه بازی شیرین

 

حیف!!!

 

یه روزی بچه بودیم پاک پاک

 

حالا یه آدمیم پرگناه

 

یه آدمی که برعکس بچگیش

 

یه لحظه خنده ویه عمرگریه داره

 

کاش میدونستمو وقتی بچه بودم آرزوی بزرگی نمیکردم!sad

 

خــــــــدایـــــــا:

کودکان گل فروش رامیبینی؟

 

عاشقان دل فروش رامیبینی؟

 

واعظان دین فروش رامیبینی؟

 

دهان های عشق فروش رامیبینی؟

 

دختران تن فروش رامیبینی؟

 

مادران سیاه پوش رامیبینی؟

 

پدران خانه به دوش را میبینی؟

 

خدایا،خداوندا:

 

می خواهم درآسمانت تکه ای زمین بخرم ،دیگرزمینت بوی زندگی نمی دهد!!!

کی زندگی واسش سخت شده؟

 
کی دیگه اززندگی سیرشده؟

 
کی انقدمشکل داره که مشکلاتش تمومی نداره؟

 
کی ازآدما فاصله گرفته والان دیگه ازتنهاییش خسته شده؟

 
کی همه بهش شک دارند؟

 
کی هس که دیگران هیچی ازحرفاشوباورنمیکنند؟

 
کی هست که الان میگه آخ این حرف دل منه؟

 
....

 
شایدخیلی ها!!! شایدهم نه!!!

 
ببینم شمایی که این حرف دلته تاحالا به خودت گفتی

 
چرااین بایدحرف دل من باشه؟

 
مثلا فک کردی اگه الان تنهایی مقصرخودتی که باکارات ازدیگران فاصله گرفتی!

 
یااگه همه بهت بی اعتمادن وکسی حرفتوباورنمیکه تقصیرخودته

 
فک کردی اگه الان زندگی واست سخت شده دلیلش کارای خودت بوده

 
فک کردی توکه اززندگی سیری دلیلش چیه

 
یااگه مشکلاتت زیادن فک کردی که حداقل نصف این مشکلاتو

 
خودت واسه خودت به وجودآوردی؟

 
چراسعی میکنی دربیشترمواقع دیگرانومقصرجلوه بدی؟

 
چراخودتوگول میزنی؟

 
یکم فکرکن!!!... حداقل یکم!!!...

دنیای ماپرازآدم های جورواجور خوب وبده......

 

 

دنیا پرازمشکلات!اما تاحالا دقت کردید اگه (م)مشکلات روبردارید میشه شکلات......

 

 

آره دیگه میخوام بگم اینجوریه اگه یکم صبرواستقامت داشه باشیم مشکلاتمون

 

 

میشن شکلات. البته اصن اگه این مشکلات نباشن که زندگی شیرین نیست!!!

 

 

چیه تعجب نداره وقتی ما مشکلاتمون روحل میکنیم وبرشون پیروزمیشیم انگار

 

 

همه دنیاروبهمون دادن!خب خوشحال میشیم دیگه؛مگه نه؟؟!

 

 

این دنیاآسون ترازاونیه که ما تصورمیکنیم پس بیایدسختش نکنیم .......!

 

                                               

بیایدیکم به شکلاته مشکلاتمون فک کنیم

 

<div style="\&quot;text-align:" center;\"=""> بنده تشکر از نعمت های خداروبه شکلی که اون دوست داره،یاکلا فراموش کرده


یااول وقت نیست.نمازتاحالا فکرکردیم،کلا درطول روزپنج تا5 دقیقه طول میکشه!


بنده کارهای شخصی خودش روواجب تر ازارباب رجوِِِيی میدونه که توی اتاقش

نشسته  


ومنتظراومدن اونه!


واسه شکرهمون حقوق خیلی کم اداره کارش،حتی هرماه10000تومن هم پولی


روواسه اون پدری که بخاطرمریضی لا علاجش.نمیتونه اون حقوق روهم بگیره،


کنارنمیزاره!بنده به اون نفری که کنارخیابون بنزین تموم کرده،واسه قیمت گذاری


جنس های مغازش،و...رحم نمیکنه!


بنده واسه دومین وسومین بار میره مکه،ولی دلش نمیادیکجا20ملییون تومن کمک


کنه به اون دختریاپسری که به 1ملییون تومانش هم گیرند!!!!!!!!


وحالا انتظارداریم،مثل قدیم همه دورهم شادباشیم،بارون بیاد،رزقمون برکت داشته


باشه،مثل قبل خدابهمون رحم کنه!!


وخدا دنبال یه بهونه خیلی کوچیکه برای ریختن کرور کرور نعمت به پات.


پس....!!!

 

 

پسر ازپدرسراغ نمیگیره!

 
دختردوستایی داره که پدرنمی پسنده!

 
پسرجاهایی میره که پدردوست نداره!

 
دخترجوری لباس میپوشه که پدرنمی پسنده!

 
پسربرخلاف میل پدر،به فکرخواهرضعیف ترازخودش نیست!

 
پسردیگه حتی یه زنگ کوتاه به پدرش نمی زنه!

 
حالا بااین حال پسرودخترانتظاردارند

 
هنوزمثل قبل پدر ازلحاظ مالی وعاطفی تامینشون کنه!؟!؟

 
پدرهنوزدست میده باهاشون ولی دستاش به گرمی قبل نیست!

 
 
..........................................

روزهایم پی هم میگذرند   عمرمن داردبه هدرمیرودو کاری نمیکنم      آیاسرنوشت من

اینست؟

 

من چرازندگی میکنم دلیل من چی هست؟   اصلا دلیلی هست

                                                                                    ...............

 

باخودم اینهارومیگفتم    ناامیداززندگی بودم   ناگهان برمن کسی گفتش    آری هست  

آری هست

 

باتعجب پرسیدم:پس دلیلش چیست؟من چرازندم؟      گفت من میخواهم!      این یک

آزمونست!

 

.....!

فکرکردن درباره کارهای غلطمون کم آوردن جلوی دیگران وخودمون نیست...

 

بیایدباهم فکرکنیم!

 

 

ماهمه مث همیم فرقی باهم نداریم

 

 

من که اینارومیگمم یکیم درست عین همه پس بیایدباهم فک کنیم

 

 

ازخودمون سوال کنیم وسعی کنیم بهشون جواب بدیم ببینیم ماکه این کارومیکنیم

 

 

دلیلمون چیه

 

 

چه پاسخی داریم که ماروقانع میکنه کارمون درسته؟

 

 

یانکنه میدونیم کارمون اشتباه اما بازم بهش عمل میکنیم چرا؟دوست

 

 

داریم؟عشقمون میکشه؟دلمون

 

 

میخواد؟هرآدمی آزاد؟اینه جوابای قانع کنندمون اینه استدلالامون؟اینه افکارمون؟آخه

 

 

درسته؟چیه فک میکنیم خیلی

 

 

میفهمیم؟خیلی بافهم وشعوریم؟میدونیدماهممون فک میکنیم عقلمون کامل

 

 

بهترازهرکسی میفهمیم قدرت درک

 

 

بالایی داریم مگه نه؟ولی تاحالا شده به اینم فک کنیدبگید نه شایداون درست بگه

 

 

شایددلیل ومنطق اون درسته

 

 

شایدعقل اون کامل تره شایداون ازمن بهتره شاید...

 

 

چراماهمیشه میخوایم همه چیروانکارکنیم؟چراسعی نمیکنیم قبول

 

 

کنیم؟چرا؟آیاغیرازاینکه مااحساس میکنیم ازهمه

 

 

بهتریم آیاغیرازاینکه فک میکنیم عقلمون کامل آیاغیرازاینکه پی نفسمون

 

 

میریم؟غیرازاینه؟

              

 

بیایدیه بارهم که شده یه تلنگری به خودمون بزنیم یکم فکرکنیم هممون!

تعداد صفحات : 2

درباره ما
سلام!!! دوســـــــــتان خوشــــــــــــــــ اومدینـــــــــــ امیدوارم ازوبم خوشتون بیاد نـــــــــــــظریــــــــــادتـــونـــــ نــــــــره! «ممنونم»
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • حکمتــــ سرا کوثـــــر
  • شعرهام
  • پسر آبانـــــی
  • جوانـــ 18
  • سوالات امتحانی هشتم
  • ❦ خدا همینجاست...کنارِ تو ❦
  • خلوتی با شهدا
  • کلبه تنهایـــــــی فـــــــــهیمه
  • یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
  • بهشت و جهنم
  • دلنوشته های یک دل شکسته
  • لبخندوتلخند
  • کوچه یـــــــــــــ... خاطرات
  • دلنوشته های یک دختر خل
  • ○○○☺وبلاگ یک بچه ی خوب ☺○○○
  • تنــــــــــهاص خاص
  • دل ِ تنگــــــــــــــــ ِ من
  • سایت اس ام اس باران
  • پرنسس قصرعشق
  • در هـــــــــم بر هــــــــــم
  • شماره بدم
  • ❤(جملات عاشقانه زیبا)❤
  • آســـانســـــوریــــــ بـــــه عرشــــــ
  • هندز فری تغییر صدای موبایل
  • هندز فری تغییر صدای موبایل
  • دانلود نمونه سوالات و جزوات کمک آموزشی
  • با تو...؟
  • پله پله تاملاقات خدا
  • مـ ـ ـط ـ ـهر
  • عاشق رفاقت
  • سکوت عشق
  • بیابخندبرو
  • عاشقانه
  • ☺☺ هر چی بخوای ☺☺
  • ســــــیــــــاه و ســــــفــــــید
  • داستان های جالب وپندآموز
  • همه چیز
  • فانوس شب
  • یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
  • النازجون(گل وگیاه)
  • اف اس ام اس
  • کـــآفـــه تــــریــــآ پـــاییـــز
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    نظرتون در باره ی این وب؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 56
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 135
  • بازدید ماه : 294
  • بازدید سال : 1,252
  • بازدید کلی : 7,582